در باب اهمیت سیستمهای کشف تقلب به نظرم به اندازه کافی صحبت شده است؛ بعید میدانم مدیری در سیستم بانکی کشور وجود داشته باشد که اهمیت سامانههای کشف تقلب را نداند یا حاضر باشد با آن مخالفت کند. به عبارتی در ظاهر همه موافق این موضوع مهم هستند و به اندازه کافی سخنران و مروج داریم که درباره اهمیت سامانههای کشف تقلب صحبت میکنند. اما در عمل چقدر از این سامانهها استفاده میشود؟ در عمل، چقدر مبارزه با تخلفات را از طریق سیستمهای نرمافزاری انجام میدهیم؟ در این زمینه چقدر از هوش مصنوعی استفاده میکنیم؟ تکنولوژیهای روز مانند یادگیری ماشین چقدر مورد استفاده قرار میگیرد؟ با یک بررسی ساده میتوانیم پاسخ این پرسشها را بیابیم.
برخلاف صحبتهایی که میشنویم وضعیت استفاده از سامانههای کشف تقلب، قابل قبول نیست. به عبارتی به دلایل متعدد، وضعیت هوش تجاری در سیستم بانکی ایران تعریفی ندارد. این ایراد قاعدتا به بحث مقرراتگذاری برمیگردد. با اینکه قوانین و مقررات بانکی در زمینه مبارزه با تقلب، دستورالعملهایی دارد ولی حلقه مفقوده همه آنها نادیدهگرفتن تکنولوژی است. قوانین و مقررات سیستم بانکی ایران به تکنولوژی کاری ندارند و آن را صرفا ابزاری مانند بقیه ابزارها میبینند.
این درحالی است که تکنولوژیها بسیاری از مفاهیم دنیای بانکداری را متحول کردهاند. تکنولوژی صرفا ابزاری نیست که برخی از آن استفاده کنند و همان کارهای قدیمی را با ابزارهای جدید انجام دهند. تکنولوژی ظرفی است که مظروف را به شکل خودش درمیآورد. دنیای بانکداری بعد از تکنولوژی دیگر قابل مقایسه با دنیای پیش از تکنولوژی نیست. در سیستمهای بانکی سه ستون اصلی داریم: سیستمهای فنی، سیستمهای حقوقی و خوشنامی.
ما در زمینه سیستمهای فنی کشف تقلب، پیشرفتهای خوبی داشتهایم و همین امروز هم ابزارها و راهحلهای خوب، بهروز و متنوعی داریم؛ منتها چارچوبهای حقوقی و قانونی، متناسب با ابزارهای تکنولوژیک نیستند.
با نگاهی به مسائل حقوقی مرتبط با بانکهای کشور میبینیم که هنوز هم سامانههای نرمافزاری جایگاه مناسبی در مبازره با تقلب ندارند. این درحالی است که هر شرکت و کسبوکار بانکی و پرداختی باید بهصورت پیوسته تمام تراکنشها را رصد و پردازش و با توجه به الگوریتمها ریسکها را شناسایی کند. بانکها مهمترین کارکردی که دارند خلق و نگهداری اعتماد است. آنها باید بتوانند برای همه مردم در هر شرایطی حس اعتماد ایجاد کنند. ریسک چیزی نیست که از آن فرار کنیم. ریسک چیزی است که با آن زندگی میکنیم. بنابراین در بررسی وضعیت موجود به نظر میرسد ما ترجیح میدهیم ریسک را نبینیم و همین فرهنگ، شرایطی را ایجاد کرده که ما برای مدیریت ریسک هزینه نمیکنیم. ما آنقدر در کنار ریسکها زندگی کردهایم که گاهی اوقات حساسیتمان را از دست دادهایم.
قاعدتا مثالهای زیادی از کشورهای توسعهیافته داریم که نشان میدهد کسبوکارهای فعال صنعت بانکداری تا چه میزان به مدیریت ریسک اهمیت میدهند. موضوعاتی مانند تطبیق باعث شده که هزینههای بسیار زیادی برای انجام تراکنشها مطابق با چارچوبها انجام شود.
این مثالها را در این یادداشت کوتاه باز نمیکنیم ولی مخاطب آگاه یا از آنها اطلاع دارد یا با یک جستوجوی ساده میتواند انبوهی از آنها را بیابد. هدف این یادداشت کوتاه این بود که بگوید سالهاست مسائل فنی مبارزه با تقلب حل شده است؛ آنچه که اکنون در این مرحله باید تغییر کند بحث قوانین و مقررات است. ما باید به استفاده از تکنولوژی چراغ سبز نشان دهیم. فراموش نکنیم که تکنولوژی را فقط با تکنولوژی میتوان مهار کرد.
نویسنده: رضا قربانی، رئیس کمیسیون فینتک سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران